در گفتگویی با دکتر بهرام باقری و معصومه کریمی، کارشناسان معاونت پژوهش کانون زبان ایران به پدیدۀ دو زبانه بودن و همچنین مدت زمان لازم برای یادگیری زبان دوم پرداخته شد.
به گزارش روابط عمومی کانون زبان ایران، دکتر باقری در خصوص زبان دوم عنوان کرد: زبان دوم به زبانی غیر از زبان مادری اطلاق میشود. زبانی که فرد پس از فراگیری زبان اول و در مراحل بعدی زندگی در جوامعی مانند مدرسه، محیط کار و یا در نتیجه سکونت در محیطی که به آن زبان سخن میگویند میآموزد. اینکه یک فرد در زبان دوم به چه مهارتی دست یابد به عوامل متعددی بستگی دارد. در مورد کودکانی که از ابتدای کودکی به کشور دیگری مهاجرت کردهاند گاهی تسلط به زبان دوم بسیار نزدیک به زبان اول میشود و حتی در موارد نادری دیده شده است که زبان مادری این کودکان دستخوش فراموشی گردیده و زبان دوم غالب شده است.
وی افزود: پدیده دو زبانه بودن در کشورهایی مانند انگلیس و کانادا که مهاجر فراوان دارند رایجتر است. متخصصان بر این باورند زمانی که یک کودک در سالهای ابتدایی زندگی با زبان دوم آشنا میشود، شانس رسیدن به مهارت بیشتری را دارد. البته این به آن معنا نیست که زبان خارجی را نمیتوان در سنین بالا یاد گرفت، بلکه بدون توجه به سن، عواملی از جمله تجربه و محیط و اینکه زبان چطور به وی آموزش داده میشود در فراگیری زبان نقش بسیار مهمی را ایفا میکند.
در چه مدت زمان میتوان زبان دوم را یاد گرفت؟
سوال رایجی که در اکثر محیطهای مربوط به آموزش زبان مطرح میشود این است که طول مدت زمانی که طی آن میتوان زبان دوم را آموخت چقدر است؟
معصومه کریمی در پاسخ به این سوال گفت: مسئلهای که اینجا مطرح میشود این است که چه زمان میتوانیم ادعا کنیم زبان دوم را میدانیم. آیا دانستن 1000 و یا 2000 واژه برای این ادعا کافیست؟ آیا نیاز است بر ساختارهای گرامری مسلط شویم؟ آیا صرف آنکه گلیم خود را از آب بیرون بکشیم و بتوانیم در رستوران، هتل و فرودگاه با هزار حرکت دست و گردن منظور خود را تفهیم کنیم یعنی زبان میدانیم؟ آیا اگر بومیهای یک زبان را مجبور کنیم ده مرتبه جمله خود را آهستهتر بیان کنند زبانشناس هستیم؟
آنچه که مسلم است آنست که زبان را نمیتوان صرفا به دانستن واژگان و ساختارها تفکیک کرد. دانستن زبان یعنی ترکیب مهارتها و اجزاء مختلف در کنار شناخت فرهنگ، آداب و عادات یک جامعه.
وی افزود: سطوح اولیه تسلط بر زبان یعنی اینکه شما میتوانید در محیط و زندگی واقعی از عهده انجام امور ضروری مانند خرید، تهیه خوراک و پوشاک و مکان سکونت برآیید. در سطوح بالاتر با بومیهای زبان مقصد صحبت میکنید بدون اینکه نیاز باشد درخواست کنید که صحبتی را تکرار کنند و در سطوح پیشرفته یعنی بتوانید به هنگام بروز احساساتی از قبیل خشم، شادی و غم همچنان کلام روان خود به زبان مقصد را حفظ کنید.
در نهایت در پاسخ به این سوال متداول اغلب مردم باید گفت که پاسخ دقیق غیر ممکن است زیرا که هرگز مشخص نیست فرد قصد دارد با چه مقدار تلاش و پشتکار به چه میزان مهارت و چه سطح از یادگیری دست یابد. آنچه که اهمیت دارد این است که فرد در هر روز تمرین زبان به مهارت بالاتری دست مییابد و در اغلب موارد افرادی که به تصور خود قادر بودند با چند کلمه و به صورت دست و پا شکسته نیاز امور مالی تجاری خود را برطرف نمایند به خوبی ملاحظه کردهاند که یادگیری زبان چه تاثیر شگرفی بر بهبود روابط حرفهای و اجتماعی آنها داشته است.