استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی گفت: فرهنگ عامل تفاوت و جدا شدن فرهنگ ها از دیگران نیست بلکه عامل پیوند و همراهی و بودن در کنار دیگران است.
دکتر حسین سلیمی رییس سابق دانشگاه علامه طباطبایی و استاد تمام گروه روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در گردهمایی مدیران ستادی و استانی کانون زبان ایران در سخنرانی خود با عنوان «زبان، فرهنگ و جهانی شدن» به تشریح ارتباط رشد و گسترش نظام معانی مشترک ذیل جهانی شدن پرداخت و زبان را دروازه ورود به جهان معانی متفاوت دانست.
نویسنده کتاب «نظریههای گوناگون درباره جهانیشدن» در ابتدا ویژگی های جهانی شدن را برشمرد و گفت: فشردگی زمان و مکان، کمرنگ شدن نقش جغرافیا و از جاکندگی پدیده های اجتماعی از ویژگی های جهانی شدن است. جهانی شدن به معنای از بین رفتن دولت ها نیست، بلکه نقش دولت در کنترل جریان اطلاعات بسیار کاهش پیدا می کند. استاد دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: جهانی شدن به معنای کنش از راه دور است و هویت های اجتماعی و پدیده های اجتماعی و فرهنگی بعد و ماهیت جهانی می یابند.
موتور محرک جهانی شدن انقلاب ارتباطات و اطلاعات است
دکتر سلیمی به تشریح شاخص های جهانی شدن پرداخت و گفت: اولین عنصر را می توان جهانی شدن اقتصاد دانست. در حال حاضر هم سرمایه و هم زنجیره ارزش بعد جهانی پیدا کرده اند. سرمایه گذاری های گسترده در کشورها بدون ایجاد مانع از سوی دولت را می توان از این سنخ دانست. رییس سابق دانشگاه علامه طباطبایی افزود:
شاخص دیگر؛ جهانی شدن امنیت است. در حال حاضر حتی کشورهای متعارض در مسئله امنیت دچار به هم پیوستگی هستند و تهدیدات جهانی مانند؛ تروریسم، بنیادگرایی، مواد مخدر و ... بعد جهانی به خود گرفته اند. این استاد دانشگاه جهانی شدن محیط زیست و جهانی شدن فرهنگ را از شاخص های دیگر فرآیند جهانی شدن نام برد.
سلیمی در بخش دیگری از سخنان خود به تعریف فرهنگ پرداخت و گفت: سه تعریف و سه شیوه برای فهم فرهنگ وجود دارد: نخست؛ فرهنگ به عنوان خصوصیات انسان و یا جامعه فرهیخته؛ مثلا می گوییم فلان شخص خیلی بافرهنگ است و یا شیراز شهر فرهنگ و ادب است. دوم؛ فرهنگ به عنوان ویژگی ها و نهادهای متمایز و متفاوت یک جامعه تلقی می شود و در برداشت سوم؛ فرهنگ به عنوان نمادهای به هم پیوسته و معانی مشترک یک جامعه را می گویند. استاد روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی علامه طباطبایی، انسان را موجود نمادساز دانست و گفت: به تبع انسان، فرهنگ نیز نظام معنایی نمادین است.
دکتر سلیمی با تشریح نقش و جایگاه زبان در فرهنگ گفت: زبان مهم ترین نشانگانی است که فرهنگ در آن بروز می کند و حیات انسان زبانمند و تاریخمند است. خارج از زبان انسان موجودیتی به عنوان زبان ندارد و معانی در قالب زبان قابلیت ظهور دارند. لذا زبان فقط ابزار ارتباط نیست، بلکه زبان یک نظام نشانگانی است که می تواند معانی مختلفی بر آن بار شود. زبان مجموعه ای از دال های تهی است که در بسترهای اجتماعی مختلف معانی مختلفی به خود می گیرد. زبان ها پدیده های سیالی هستند که نوع کارکرد آنها در شرایط گوناگون نقش های سیالی به آنها می دهد. به همین خاطر است که بنده در نشستی که حضور داشتم یکی از اساتید آمریکایی گفت: انگلیسی بین المللی با انگلیسی انگلیسی ها متفاوت است.
دکتر سلیمی با جمع مباحث خود در این زمینه به مسئله زبان متمرکز شد و گفت: فرهنگ عامل تفاوت و جدا شدن فرهنگ ها از دیگران نیست بلکه به نظام معنایی بدل می شود که عامل پیوند و همراهی و بودن در کنار دیگران است؛ فلذا زبان آموزی ورود به جهان معانی متفاوت است. معنای کلمات و گرامر تنها اموری نیستند که در آموزش زبان مهم اند. این کلمات و دستور زبان در بسترهای اجتماعی متفاوت و ساخت نظام های معنایی متفاوت نقش متفاوت خواهد داشت. در بسترهای اجتماعی مختلف نقش های متفاوت ایفا می کنند. لذا زبان را می توان نماد درک نمادهای متفاوت در دنیایی به هم پیوسته دانست و از این بابت نقش کانون زبان ایران بسیار مهم است و مدرسان شما باید علاوه بر آموزش زبان که شامل عناصر زبانی مثل گرامر و لغت است، عناصر نمادین و بسترهای شکل گیری معانی و مفاهیم را نیز به مخاطبان بیاموزد. چراکه در بستر جهانی زبان آموزی دریچه ای برای تعامل و همزیستی میان فرهنگ ها و نظام های معنایی متفاوت است.